تو به من خندیدی !
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده ا دست افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز سالها که درگوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم که
چرا خانه ی کوچک ما سیب نداشت!
یزد ، خبرگزاری جمهوری اسلامی ???/??/???بته چین >>> محمد رضا شجریانمرمت چهار قلعه تاریخی استان یزد پایان یافتشعری از حمید مصدق که من باهاش خیلی خاطره دارم حتماْبخونیدش